روش استارتآپی: شرکت های مدرن چگونه از مدیریت کارآفرینانه برای تحول فرهنگی و ایجاد رشد بلند مدت بهره می برند.
کتاب روش استارتآپی یک بیانیه نیست. از این نوع کتابها قبلاً خیلی نوشته شدهاست. دنیای امروزی ما لبریز از راهنماها و متخصصانی است که همهشان به ما می گویند سریعتر حرکت کنیم، نوآور باشیم و خارج از چارچوب فکر کنیم. با این حال، ما در مورد بعضی جزئیات خاص، منابع کافی نداریم:مثلاً اینکه دقیقاً چطور باید به این نتایج دست یابیم؟ این کتاب به جزئیاتی میپردازد که تاکنون به آنهااشاره نشده و تکنیکهای اثبات شدهای را به شما پیشنهاد میدهد تا روح کارآفرینی را در سازمان شما تازه کند و از همان اول از گمراه شدتان جلوگیری کند.
مقدمه
اگر یک رهبر هستید؛ حال چه رهبر یک شرکت باشید و چه رهبر یک تیم، این کتاب نقشه اولیه برای تغییر شکل سازمانتان را به شما میدهد تا بتوانید آن را به شرکتی تبدیل کنید که برای پیشرفت در درازمدت قادر به یافتن منابع جدید است.در این کتاب یاد خواهید گرفت که چطور کارتان را سازماندهی کنید تا بازدهی آن بیشتر شود. همچنین به عنوان یک رهبردرک تازهای از نقشتان خواهید داشت. نقش رهبری در این کتاب با چیزی که هنوز در برنامههای مدیریت ارشد کسبوکار آموزش میدهند یا با چیزی که اعضای هیئت و سرمایهگذاران فعلی در جستوجوی آن هستند،کاملاً متفاوت است. اسکات کوک ، همبنیانگذار شرکت اینتوئیت که اکنون رئیس کمیسیون مدیریتی آن است، این تغییر را از دید خودش شرح میدهد. تفاوت میان این دو کارکرد، مثل تفاوت میان “عمل کردن مانند سزار” (اینکه تصمیم بگیرید چه پروژهای از بین برود و چه پروژهای باقی بماند) و “عمل کردن مانند دانشمند” (اینکه آغوشتان همیشه به روی تحقیق و اکتشاف باز باشد) است. این تغییر باعث جالبتر شدن و تاثیرگذارتر شدن کارتان میشود.
این تفکر در تجربههایسازمانهای فعال وپابرجایی ریشه دوانده که این ایدهها را در صنایع، بخشها و مقیاسهای بسیار زیادی اجرا کردهاند. کتاب روش استارتاپیمجموعهای از اقدامهای خاصی را شرح میدهد که میتوانند به شما کمک کنند به عنوان یک شاخه مرکزی در زمینه کارآفرینی سرمایهگذاری کنید. همچنین به شما یاد میدهد ذهنیتتان نسبت به رهبریت ارشد را تغییر دهید. به لطف کار با GEبه من دسترسی وسیعی داده شده که میتوانم شما را به “پشت صحنه” تغییرشکل شرکت فستورکس ببرم؛ این شرکت برای نشان دادن این مفاهیم (مفاهیمی که GE را در آینده انطباقپذیر کردهاند) به نوعی مطالعه موردی گستردهای به حساب میآید.علاوهبراین از سازمانهای دیگری که چنین مسیری را طی کردهاند همداستانهایی با جزئیات برایتان خواهیم گفت.
چارچوب محتوای کتاب
در بخش اول، یعنی “شرکت مدرن “توضیح خواهیم داد که چرا مدیریت به روش سنتی دیگر برای انجام کارها مناسب نیست و اینکه چرا دراین لحظه خاصاز تاریخ، یکپارچگی مدیریت کارآفرینانه آنقدر حیاتی شدهاست. همچنین درمورد تواناییها و روشهای جدیدی صحبت خواهیم کرد که اکنون باید در انجام کارها استفاده کنیم.
بخش اول بیان میکند که “استارتاپ” درعرصههای کارکردی بدون قطعیت، جزئیترین واحد جدید کاراست که شرایط لازم برای ساخت پورتفولیویی از استارتاپ های داخلی سازمان را به وجود میآورد. در این بخش توضیح خواهیم داد که چطور باید برای پروژههای نوآورانه،پایههای یک پاسخگویی (تعهد) قدرتمند را بنا کنیم؛ حتی در شرایطی که عدمقطعیت زیاد بوده و برنامهریزی و پیشبینی دشوار یا غیرممکن است. به علاوه شرح خواهیم داد که چطور باید از انواع اندازهگیری پاسخگویی اجتناب کنیم چراکه انجام روزمره این کار پروژههای نوآورانه ارزشمند را از بین میبرد. اضافه بر اینها، سفر کوتاهی به نکات و فرایندهای اصلی مانند پیووت ها، حداقل محصولات قابلدوام و چرخه ساخت، اندازهگیری و یادگیری خواهیم داشت؛ نکاتی که در کتاب استارتاپ ناب به جزئیات آنها اشاره شدهاست.
در بخش دوم، یعنی “نقشهراهی از تغییر شکل” به نحوه کار “روش استارتاپی” میپردازیم.وقتی به تیمها فرصت میدهیم که خودرابه صورتا ستارتاپی سازماندهی کنند، طبیعی است که رویهها و فرآیندهایی نامتعارف و جدید را پیش میگیرند. سپس در این تکنیکهای نامتعارف کاوش میکنیم؛ تکنیکهایی که بعضی از آنها بر اساس مفاهیم کتاب استارتاپ ناب هستند و بعضی جدیدند. همچنین در مورد چگونگی مدیریت تعارض بین این فرایندها و سیستمهای بازمانده، از جمله تعارضهای میان مدیران متوسط (میانی) صحبت میکنیم؛ مدیرانی که در گذشته نابودکنندههای پیشرفت بودهاند.
برای یک شرکت مدرن، نتیجه نوآوری مستمر فقط کشف محصولات و خدمات جدید، سیستمهای داخلی و بردهای بازرگانی که ایجاد میکند نیست. نوآوری علاوه بر اینها فرصتی برای تدوین یک فرهنگ جدید به وجود میآورد؛ فرصتی که قدرت خلاقیت کارآفرینی را در همه سطوح سازمان آزاد میکند. توضیح خواهیم داد که چطور انتخابهای درست مربوط به فرایند و پاسخگویی، باعث میشود این فرهنگ رشد کند و موفق شود.
نگاهی خواهیم انداخت به کارکنان، افراد استخدام شده و نیازهای توسعهای که از این راه جدید کار کردن ایجادشدهاند. همچنینبعضی تفکرات اشتباه و رایج را مورد ملاحظه قرار میدهیم؛ تفکرات کسانی که می گویند برای کارآفرینانه کار کردن باید کارمندهای فعلی را اخراج کنند و برای یافتن سوپراستارهای رؤیایی بیرون از شرکت را جستوجو کنند.در همه سازمانهایی که در آنها کار کردهام که بعضی ازآنها شامل ۵۰۰ شرکت مجله فورچون میشدند، بدون استثنا کارآفرینهایی حقیقی درون خود سازمانها یافتم. حال خواهم گفت که چطور باید آن افراد بااستعداد را از تاریکی بیرون بکشید، شبکهای از مربیان و حامیان ایجاد کنید و در نهایت کاری کنید تا موفق شوند. بررسی خواهیم کرد که کارکردهای داخلی یک شرکت، مانند کارکردهای قانونی،منابع انسانی، پیروی، فناوری اطلاعات و تدارکات میتوانند تغییر پیدا کنند تا به جای اینکه سد راه نوآوری شوند، به آن سرعت ببخشند. در این بخش به نوع مشکلاتی توجه خواهیم کرد که مخصوصاً در نوآوریهای مستمر سربرمیآورند. در آخر، نگاه دقیقی به فرآیند، مکانیزمهای حسابداری نوآوری و ساختار مالی خواهیم انداخت که مناسب این نوع جدید از کارکردن است.
در بخش سوم، یعنی “تصویر کلی” به این مسئله خواهیم پرداخت که وقتی تغییرشکل “کامل” شد (یا درصورتی که هیچگاه کامل نشود) چه اتفاقی میافتد. هدف نهایی روش استارتاپی این است که سازمانها در حالت تغییر مداوم قرار بگیرند و بتوانند در هر شرایطی موفق شوند. فکر میکنم این نوع از انعطافپذیری میتواند در وسعت بیشتری هم مورداستفاده قرار گیرد، بنابراین در فصلهای نهایی در مورد عواقب جدیتری صحبت میکنیم که در صورت اعمال این ساختار جدید به سیاست عمومی با آن مواجه میشویم و نیز در مورد مشکلاتی که به عنوان یک جامعه بر سر راهمان قرار میگیرد.
من در این کتاب مضمون کتاب استارتاپ ناب را ادامه میدهم و گاهی به این سؤال مرکزی برمیگردم که: شرکتها چگونه میتوانند به معنای واقعی به رشد و نتایج درازمدت دست یابند؟ از تمام موضوعهایی که هر روز پیرامون آنها بحث میکنم، این موضوع از لحاظ احساسی برای مدیران و کارآفرینان امروزی مناسبتر است. هر روز بیش از پیش افرادی رامیبینم که ناامیدانه در پی عملی کردن چشماندازی درازمدت هستند تا بتوانند با ایجاد تغییری مهم، یادبودی از خود به جای بگذراند. با این حال، باز هم مدام به خاطر تقاضاهای کوتاهمدت سیستمهای کسبوکار فعلی ما ناامید میشوند. برای اینکه سرمایهگذاران بتوانند تقاضای تغییر دهند یا اینکه سیاستهای داخلی یک شرکت تحول انبوهی ایجاد کرده و رشد پیدا کند، فقط کافی است چند فصلی را بد بگذرانند.
شاید فکر کنید سازمانی که کارمندانش را با مهلتهای زمانی آخرفصل میسنجد (کاری که بیشتر سازمانهای فعلی انجام میدهند)، ذهنیتشان آزمایش سریع در زمانبندی کوتاه است. با این حال، باید بگویم اتفاقی که میافتد درست برعکس این است. به دلیل فشار کوتاهمدت، هر کاری که در یک فصل انجام میشود،باید بهشدت قابلپیشبینی باشد تا بتوان تعهدهای آینده را بر اساس نتایج آن بنا کرد. در این صورت شرکتها سازنده میشوند و به جای اینکه به نوآوری درچرخههای کوتاهمدت فکر کنند،فقط بر پروژههایی تمرکز میکنند که باور دارند آن فصل یا سال مالی را به حداکثر میرساند. یعنی به همان کارهایی که قبلاً میکردند ادامه میدهند و به اینکه آیا این روش هنوز نتیجه میدهد یا خیر، توجهی نمیکنند. به علاوه، شرکتی که خواستار قابلیت پیشبینی در کوتاهمدت است، تجهیزات کافی آن را ندارد که تیمهایش بتوانند مسئولانه به کار در پروژههای طولانیتر ادامه دهند.
به عقیده من چارچوب جدیدی که در این کتاب شرح داده شده، راهنمایی عینی ارائه میدهد تا دریابید چطور باید باوجود این معضل، به سمت سیستمی جدید و پایدارتر حرکت کنید و به انعطافپذیری و رشدی طولانیمدت دست یابید.
حال که می دانید قرار است در ادامه به چه چیزهایی بپردازیم (تغییر کارکرد شرکتهای مدرن)، بیاید شروع کنیم.
100 نسخه کتاب + درج لوگوی سازمان بر جلد پشت کتاب + معرفی سازمان در بخش حامیان + 10% تخفیف
همراهان 0
200 نسخه کتاب + درج لوگوی سازمان بر جلد پشت کتاب + معرفی سازمان در بخش حامیان + 20% تخفیف
همراهان 0
300 نسخه کتاب + درج لوگوی سازمان بر جلد پشت کتاب + معرفی سازمان در بخش حامیان + 23% تخفیف
همراهان 0
نام | مبلغ | تاریخ |
---|---|---|
پوران اسماعیلی | 50,000 تومان | June 05, 2019 |
امیرضا صادقی | 50,000 تومان | June 05, 2019 |
ملیحه پویابهار | 50,000 تومان | June 05, 2019 |
نقد و بررسی ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است .